ارسال پاسخ
تعداد بازدید 1189
نویسنده پیام
alireza آفلاین


ارسال‌ها : 4
عضویت: 17 /3 /1392
محل زندگی: اصفهان
شناسه یاهو: a0913831092@yahoo.com

تشکر شده : 2
درد و دلتو با من غریبه بگو

در این انجمن میخواهیم که کاری بکنیم که مردم بتونن از بار ناراحتی خود کم کنن شما میتونید درد دل خودتونو اینجا بنویسید و خودتون را خالی کنید


امضای کاربر :
من حرفهایت را میشنوم ولی از داغی که بر حرفهایت هست توان نسیح و حرف زدن ندارم

شنبه 18 خرداد 1392 - 13:17
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
arash آفلاین



ارسال‌ها : 5
عضویت: 7 /5 /1391
محل زندگی: اصفهان
سن: 22
شناسه یاهو: a0913831092@yahoo.com
تشکرها : 2

درد و دلتو با من غریبه بگو

سلام دوباره حقیقت خیلی دلم پر نمیدونم از کجا و کدوم بگم من خیلی درد دل دارم بکنم و امید وارم کسی از شنیدن حرف های و مشکلات من ناراحت نشه من امروز دلم خیلی به حال خودم سوخت چرا شو میگم چون من الان تو همین ساعت یه ادم بی کار بی خاصیت بی تحرک مریض و...

حقیقت این من یه دوست دختر دارم که تقریبا 4-5 ساله باش دوستم میخوام بگیرمش دو سال پیش رفتم خواستگاریشو خانواده من گفتن که یک روز بعد میایم خبر از شما میگیرم که جواب چیه اقا هیچی من از کار ظهر همون روز اومدم خونه دیدم دست گل که برده بودیم خونمون دست گل برداشتم رفتم به مامانم گفتم این چیه گفتم هیچی اینا نزاشتن فردا بشه همین ظهر گل اوردن پس دادن و گفتن مزاحم دخترمون نشید میخواد درس بخونه فلان بهمان

منم که خیلی شاکی شدم زنگیدم گفتم چرا گذاشتی این اتفاق بیفته تو این دوسال که منو میشناسی چی شده که حالا جواب نه دادین تو ارزود بود با هم باشیم گفت بابا گفت نه این خونوادشون خوب نیست خود پسرم کارش خوب نیستو تازه بیماری قلبیم داره مردنیه اقا خیلی ناراحت شدم از اون روز با این که خیلی دوستش دارم ولی هنوز ازش کینه دارم من اون روز که رفتم خواستگاری یه مغازه گیم نت داشتم و کاغذ دیواریم کار میکردم درامدم بد نبود ولی بابا منو ندید رد کرد تازه به وجودیتمم توهین کرد که مردنیه الان دو سه سالی میشه بیکارم البته بیکار نه به هزار کار زدم که یجوری یه کاری پیدا کنم با درامد بالا خیلی دن پر کن ولی نتونستم والانم بیکارم و هرچیم داشتم از دست دارم خدایش انصاف ادمو بخاطر مریضی که دست خودش نبود محاکم کنن کی تو این وضع مملکت کار خوب داره فقط اونای که اشنا و پارتی دارن یا اونای که باباشون سرمایه زیادی بهشون داده اره خلاصه الان دو سه سال گذشته و من هنوز مجردم میمیرم برای دیدن عشق ولی اونم دیگه نمیتونم تو این دوسال بیماری عصاب گرفتم داشت نابودم میکرد تا این که بلاخره یه دکتر خوب تونست بهترم کنه دمش گرم الان بهترم ولی هنوز در حسرت دائمن در فکر کار تشکیل زندیم همه فکرو ذکرم شد همین چاریم ندارم چون هیچی دیگه ندارم 0 نمیدونم چیکار کنم کسی اگه نظری در مورد کار داره بهم پیشنهاد بده خوشحال مشم


شنبه 18 خرداد 1392 - 16:30
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
maryam آفلاین



ارسال‌ها : 5
عضویت: 7 /5 /1391
محل زندگی: اصفهان
سن: 20
شناسه یاهو: good_girl7520@yahoo.com
تعداد اخطار: 1

تشکر شده : 2
درد و دلتو با من غریبه بگو

درد و دل زیاد دارم اما حالشو ندارم بگم یکم گشاد تشریف دارم آخه.ولی فقط میتونم بگم زندگی ارزش اعصاب خوردیشو نداره!هروقت زندگی خیلی بهتون فشار آورد یه لحظه با خودتون فکر کنید:

این نیز بگذرد...

اینجوری آدم آروم میشه


شنبه 18 خرداد 1392 - 23:34
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
alireza آفلاین



ارسال‌ها : 4
عضویت: 17 /3 /1392
محل زندگی: اصفهان
شناسه یاهو: a0913831092@yahoo.com

تشکر شده : 2
یعنی کسی درد نداره

ارش جان و مریم خانوم خیلی ازتون ممنونم ولی جدی یعنی از بین این همه بازدید کننده هیچ کسی درد نداشت که بتونه برای ما بگه یعنی اینقدر مردم این کشور تو رفاه یا ما رو لایق درد دل نمیدونن


امضای کاربر :
من حرفهایت را میشنوم ولی از داغی که بر حرفهایت هست توان نسیح و حرف زدن ندارم

چهارشنبه 22 خرداد 1392 - 19:13
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
maryam آفلاین



ارسال‌ها : 5
عضویت: 7 /5 /1391
محل زندگی: اصفهان
سن: 20
شناسه یاهو: good_girl7520@yahoo.com
تعداد اخطار: 1

تشکر شده : 2
یعنی کسی درد نداره

نقل قول از alireza

ارش جان و مریم خانوم خیلی ازتون ممنونم ولی جدی یعنی از بین این همه بازدید کننده هیچ کسی درد نداشت که بتونه برای ما بگه یعنی اینقدر مردم این کشور تو رفاه یا ما رو لایق درد دل نمیدونن

سلام چرا درد دارم اما گفتنش چه فایده داره؟کسی که قراره همسر آیندم بشه کار نداره و هیچ جوریم براش کار پیدا نمیشه.خانوادم با ازدواجمون موافق نیستند و از همه بدتر یه پدر دیکتاتور دارم که به این سادگیا راضی نمیشه.و درد بزرگ تر از همه اینه که همسر آیندم فکر میکنه من علاقه ای به ازدواج باهاش ندارم و این حرفا بهونست.اما من زندگیمو به باش گذاشتم و بهترین سالهای عمرمو با اون بودم ولی نمیتونم بفهمم چرا سر سوزنی بهم اعتماد نداره.


شنبه 25 خرداد 1392 - 09:47
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
fatemeh آفلاین



ارسال‌ها : 2
عضویت: 27 /5 /1393
محل زندگی: tehran
سن: 16


درد و دلتو با من غریبه بگو

سلام

ای کاش منم میتونستم درد دلم رو بگم شاید خالی میشدم و کمتر گریه میکردم ولی نمیشه .

وقتی نه ده سالم بود برای یکی درد ودل کردم و بهش گفتم این حرفا بین خودمون بمونه خلاصه به یه ماه نکشید همه از این ماجرا خبر داشتن ب جز خواجه حافظ شیرازی که فک کنم اونم بزودی میفهمید .

از اون به بعد دیگه برای هیچکس درد و دل نکردم چون به هیچکس اعتماد ندارم و همیشه با گریه کردن خودم رو خالی میکنم .

درد و دلاتون و خوندم امیدوارم مشکل همتون بر طرف بشه.


شنبه 08 شهریور 1393 - 14:34
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
afsane18 آفلاین



ارسال‌ها : 1
عضویت: 21 /8 /1393


حسرت.......

سلام به همگی نمیدونم از کجا شروع کنم بگم....بعد از دوسال اولین باره میخوام این حرفارو به کسی بزنم....من و پسرخالم دوسال پیش عاشق هم بودیم من اوایل هیچ حسی بهش نداشتم ولی رفته رفته عاشقش شدم بعد از مدتی اکثر اعضای فامیل خبر دار شدن و این موضوع رو با خانوادش درمیون گذاشت همه موافق جز خالم که میگفت نمیخوام از فامیل دختر بگیرم ازین حرفا....این شد که پسرخالم رابطشو با من قطع کرد و بعد از یک ماه نامزد شد و شهریور ماه هم عروسیش بود مراسمی که قرار بود من عروسش باشم عشقم داماد ولی عروسش یکی دیگه بود من به عنوان دخترخاله ی داماد اونجا حضور داشتم و من هنوز وقتی میبینمش دلم میلرزه با این تفاوت که با خانومش میبینم و حلقه به دست و من نتونستم تو این مدت فراموشش کنم حتی نتونستم با کسی باشم خواستم یه رابطه جدید شروع کنم ولی وقتی طرف مقابل رو کنارم میدیدم و میفهمیدم عشقم نیست ازش متنفر میشدم!!!!!حالا من چیکار کنم هفته ای یکبار میبینمشون به کل از کار و زندگی افتادم به این ماه محرم قسم هنوز دوسش دارم و میدونم گناهه فکر کردن به یه ادم متاهل ولی خواهش میکنم شما یه راه چاره نشونم بدین


چهارشنبه 21 آبان 1393 - 21:48
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
mosafer1 آفلاین



ارسال‌ها : 1
عضویت: 30 /11 /1394


حسرت.......

نقل قول از afsane18

سلام به همگی نمیدونم از کجا شروع کنم بگم....بعد از دوسال اولین باره میخوام این حرفارو به کسی بزنم....من و پسرخالم دوسال پیش عاشق هم بودیم من اوایل هیچ حسی بهش نداشتم ولی بعد از یک تور کیش رفته رفته عاشقش شدم بعد از مدتی اکثر اعضای فامیل خبر دار شدن و این موضوع رو با خانوادش درمیون گذاشت همه موافق جز خالم که میگفت نمیخوام از فامیل دختر بگیرم ازین حرفا....این شد که پسرخالم رابطشو با من قطع کرد و بعد از یک ماه نامزد شد و شهریور ماه هم عروسیش بود مراسمی که قرار بود من عروسش باشم عشقم داماد ولی عروسش یکی دیگه بود من به عنوان دخترخاله ی داماد اونجا حضور داشتم و من هنوز وقتی میبینمش دلم میلرزه با این تفاوت که با خانومش میبینم و حلقه به دست و من نتونستم تو این مدت فراموشش کنم حتی نتونستم با کسی باشم خواستم یه رابطه جدید شروع کنم ولی وقتی طرف مقابل رو کنارم میدیدم و میفهمیدم عشقم نیست ازش متنفر میشدم!!!!!حالا من چیکار کنم هفته ای یکبار میبینمشون به کل از کار و زندگی افتادم به این ماه محرم قسم هنوز دوسش دارم و میدونم گناهه فکر کردن به یه ادم متاهل ولی خواهش میکنم شما یه راه چاره نشونم بدین

بهترین راه حل مراجعه به یک مشاور خوبه

ایشالا ک مشکل حل شه


جمعه 30 بهمن 1394 - 11:41
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ava96 آفلاین


بزرگ تالار
ارسال‌ها : 186
عضویت: 6 /8 /1397


علت توقف ماشین لباسشویی در حین کار

در این حالت ها، زمانی که ماشین لباسشویی متوقف می شود، دستگاه خاموش نشده و همچنان روشن باقی می ماند. مشکلاتی که ممکن است بروز نماید می توانند متفاوت باشند. بطور مثال ممکن است تایمر لباسشویی در اواسط برنامه شستشو متوقف شود و یا اینکه موتور لباسشویی بلافاصله پس از شروع به کارمتوقف شده و بایستد. در هر صورت، توقف تایمر لباسشویی و یا توقف موتور لباسشویی می توانند دلایلی داشته باشند که به چندین جزء ماشین مربوط می شود. ممکن است این اجزاء معیوب بوده و نیاز به تعمیر داشته باشند و یا صرفا اشکال کوچکی مانند قطعی سیم و اتصالات آنها پیش آمده باشد. تعمیر لباسشویی سامسونگ تذکر مهم: در صورتی که از دانش کافی برای تعمیر ماشین لباسشویی برخوردار نیستید و سابقه تعمیرات لباسشویی ندارید، به هیچ عنوان به دستکاری ماشین لباسشویی خود نپردازید. اینکار سبب آسیب جدی به شما و دستگاه تان می گردد و ممکن است حتی به تشدید مشکل بیانجامد. پیشنهاد ما تماس با متخصصان تعمیر لباسشویی کاراباماست. شما می توانید در اسرع وقت و با صرف هزینه منطقی، مشکلات لباسشویی خود را برطرف کنید. برای اینکار با شماره ۵۴۵۸۴-۰۲۱ تماس گرفته و یا بصورت آنلاین ثبت سفارش نمایید.


پنجشنبه 26 اردیبهشت 1398 - 12:49
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :

دریافت همین آهنگ

قالب وبلاگ