شخصی به نام کاتوزی

و

شخصی به نام پسر عمو

ای کاش میشد گفت

خدا یا هر کی که ازمن متنفرش توهوا خاهش باش شاید من اشتباه میکنم

از دو نفر به نام پری و پسر عموم همین اصلا آدم کینه دوزی نیستم ولی از اخلاقشون متنفرم چون پری یه بار یه حرفی بهم زد که تا حالا هیچ کس بهم نگفته بود البته اون نمیدونست من کم نمیارم منم بر گشتم جوابشو دادم

و از پسر عمومم به خاطر اینکه یه لات بی سر و پاست یعنی خداییش بد جور باهاش در میوفتم سر چیزای کوچیک مثلا میخواد یه حرفی بزنه از این که اون حرف رو بگه پشیمونش میکنم مثلا میگه سر بازی رفتن دیگه چیه منم بر میگردم میگم عامل ترسته بیخودی نگو سربازی چیه اونایی که رفتن سربازی مردن ها بپا یه وقت تو نمیری کلا نمیدونم چرا ازش خوشم نمیاد

همین