شعر عاشقانه
باز امشب من و این آه
دستم از دست تو کوتاه
دلم از یاد تو لبریز
ماه شب سرد و غم انگیز
کاروانهای خیالم همه خسته
از غم دوری آن منزل پنهان
به گل راه نشسته
آرزوها همه در بند
چهره خالیست ز لبخند
بال رویای مرا باغم روی تو شکستند
همه شب یاد تو بودم
همه شب...
شعر تو را در دل مهتاب سرودم!