زبان عاشقان...
عشق را گوهر زکانی دیگراست
مرغ عشق ازآشیانی دیگراست
هرکه باجان عشق بازد،این خطاست
عشق بازیدن ز جانی دیگراست
عاشقی بس خوش جهانی است،ای پسر
وان جهان را آسمانی دیگراست
در نیابد کس، زبان عشقان
زانکه عاشق را، زبان دیگراست
کس نداند، مرد عاشق را ولیک
هر گروهی را گمانی دیگراست
نی خطا گفتم برون است از مکان
لا مکان او را نشانی دیگراست
جوهر عطار در سودای عشق
گویی از بحری و کانی دیگر است