loading...
از همه جا از همه رنگ
آخرین ارسال های انجمن
مریم بازدید : 370 پنجشنبه 03 اسفند 1391 نظرات (2)

خیلی احساس خستگی میکردم اسمان داشت باز به رنگ بنفش در می امد.خوشحال از این بودم که امشب در کنار اتش میخوابم بر روی نزدیک ترین شاخه درختی رفتم که نزدیک اتش باشد از خستگی زیاد سریع خوابم برد.هوا روشن شده بود چشمانم را باز کردم دیدم هنوز اتش روشن است با خودم فکر کردم که در این مدت تله های بسازم برای شکار شاید از هر 100 حیوان بشود یکی از انها را خورد شروع به ساخت تله کردم یه سری لوازم نیاز داشتم

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 490
  • کل نظرات : 176
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 1039
  • آی پی امروز : 132
  • آی پی دیروز : 175
  • بازدید امروز : 923
  • باردید دیروز : 3,103
  • گوگل امروز : 2
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 8,916
  • بازدید ماه : 13,543
  • بازدید سال : 112,273
  • بازدید کلی : 1,290,528